۱۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵

چو آماده شد لشکر کینه خواه
به سوی خراسان روان گشت شاه

به پیشش همه فتح و اقبال بود
دعای ضعیفان دنبال بود

روان گشت چو آن سپه فوج فوج
تو گفتی که دریا درآمد به موج

قطار شترها پی یکدگر
ببستند بر ناوک جاده پر

به هر منزلی بار انداختند
ز نو روزگاری دگر ساختند

ز هر وادییی کوچ کردند باز
نشیبی شد از گرد ایشان فراز

بدینگونه وادی به وادی شدند
به ملک خراسان چو شادی شدند

به تعظیم آن شاه با اقتدار
ز جا خاست ناامنی آن دیار

شدش جامه جان اهل ستم
به سان کتان از مه سر علم

چو افتاد بر سبزوارش گذر
ز خاک رهش کان مس گشت زر

قدومش نشابور را چون نواخت
شرف کان فیروزه را زنده ساخت

چنین رفت تا مشهد طوس شاه
بدل شوق درگاه عرش اشتباه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.