هوش مصنوعی:
متن به درجات مختلف مخالفان خدا اشاره میکند و نحوه برخورد با هر گروه را شرح میدهد. این درجات شامل کافران (جنگجویان)، اهل ذمه (غیرمسلمانان تحت حمایت)، مبتدعان (بدعتگذاران)، گناهکارانی که به دیگران آسیب میرسانند، و گناهکارانی که فقط به خود آسیب میزنند (مانند شرابخواران) میشود. برای هر گروه، سطح دشمنی، مجازات، و نوع تعامل توصیه شده متفاوت است.
رده سنی:
18+
محتوا شامل مفاهیم عمیق دینی، احکام فقهی، و توصیههای اخلاقی است که برای درک کامل آن، مخاطب باید از بلوغ فکری و شناختی کافی برخوردار باشد. همچنین، بحثهایی مانند مجازات و دشمنی با گروههای مختلف ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.
بخش ۴۹ - فصل (درجات خشم با مخالفان خدای تعالی)
بدان که درجه مخالفان خدای تعالی متفاوت است و خشم و تشدید با ایشان باید که متفاوت بود:
درجه اول کافرانند: اگر اهل حرب باشند، خود دشمنی ایشان فریضه است و معاملت با ایشان کشتن و بنده گرفتن است.
درجه دوم اهل ذمت اند: دشمنی با ایشان نیز فریضه است و معاملت با ایشان آن است که ایشان را حقیر دارند و اکرام نکنند و راه بر ایشان تنگ کنند در رفتن. اما دوستی با ایشان بغایت مکروه است و باشد که به درجه تحریم رسد که خدای تعالی می گوید، «لاتجد قوما یومنو نبالله و الیوم الاخر، یوادون من حادالله و رسوله... الایه» و رسول (ص) می گوید، «هرکه به خدای تعالی و به قیامت ایمان دارد، با دشمنان خدای تعالی دوست نباشد». اما بر ایشان اعتماد کردن و ایشان را به عمل و ولایت بر مسلمانان مسلط کردن، استخفاف بود بر مسلمانی و از جمله کبایر بود.
درجه سوم مبتدع باشد: که خلق را به بدعت دعوت کند. اظهار دشمنی وی مهم باشد، تا خلق از وی نفرت گیرند و اولیتر آن بود که وی را سلام نکنند و با وی سخن نگویندو سلام وی را جواب ندهند که چون دعوت کند شر او متعدی باشد. اما اگر عامی بود دعوت نکند، کار وی سهل باشد.
درجه چهارم: معصیتی است که در آن رنج خلق باشد، چون ظلم و گواهی به دروغ و حکم به میل و هجاکردن در شعر و غیبت کردن و تخلیط کردن میان مردمان. از این قوم اعراض کردن و با ایشان درشتی کردن سخت نیکو بود و دوستی داشتن با ایشان سخت مکروه بود و به درجه حرامی برسد در ظاهر فتوی که این در ضبط تکلیف نیاید.
درجه پنجم: کس بود که به شراب خوردن و فسق کردن مشغول بود و کسی را از وی رنجی نباشد. کار وی سهلتر بود و با وی تلطف و نصیحت اولیتر، اگر امید قبول بود و اگر نه، اعراض کردن از وی نیکوتر. اما جواب سلام باز باید دادن و لعنت نباید کردن. یکی در روزگار رسول (ص) چند بار شراب خورد و وی را حد زدند. یکی از صحابه وی را لعنت کرد و گفت، «چند خواهد بودن از فساد وی؟» رسول (ص) وی را نهی کرد و گفت، «وی را خود شیطانی خصم بس است، تو نیز یاور شیطان مباش بر وی».
درجه اول کافرانند: اگر اهل حرب باشند، خود دشمنی ایشان فریضه است و معاملت با ایشان کشتن و بنده گرفتن است.
درجه دوم اهل ذمت اند: دشمنی با ایشان نیز فریضه است و معاملت با ایشان آن است که ایشان را حقیر دارند و اکرام نکنند و راه بر ایشان تنگ کنند در رفتن. اما دوستی با ایشان بغایت مکروه است و باشد که به درجه تحریم رسد که خدای تعالی می گوید، «لاتجد قوما یومنو نبالله و الیوم الاخر، یوادون من حادالله و رسوله... الایه» و رسول (ص) می گوید، «هرکه به خدای تعالی و به قیامت ایمان دارد، با دشمنان خدای تعالی دوست نباشد». اما بر ایشان اعتماد کردن و ایشان را به عمل و ولایت بر مسلمانان مسلط کردن، استخفاف بود بر مسلمانی و از جمله کبایر بود.
درجه سوم مبتدع باشد: که خلق را به بدعت دعوت کند. اظهار دشمنی وی مهم باشد، تا خلق از وی نفرت گیرند و اولیتر آن بود که وی را سلام نکنند و با وی سخن نگویندو سلام وی را جواب ندهند که چون دعوت کند شر او متعدی باشد. اما اگر عامی بود دعوت نکند، کار وی سهل باشد.
درجه چهارم: معصیتی است که در آن رنج خلق باشد، چون ظلم و گواهی به دروغ و حکم به میل و هجاکردن در شعر و غیبت کردن و تخلیط کردن میان مردمان. از این قوم اعراض کردن و با ایشان درشتی کردن سخت نیکو بود و دوستی داشتن با ایشان سخت مکروه بود و به درجه حرامی برسد در ظاهر فتوی که این در ضبط تکلیف نیاید.
درجه پنجم: کس بود که به شراب خوردن و فسق کردن مشغول بود و کسی را از وی رنجی نباشد. کار وی سهلتر بود و با وی تلطف و نصیحت اولیتر، اگر امید قبول بود و اگر نه، اعراض کردن از وی نیکوتر. اما جواب سلام باز باید دادن و لعنت نباید کردن. یکی در روزگار رسول (ص) چند بار شراب خورد و وی را حد زدند. یکی از صحابه وی را لعنت کرد و گفت، «چند خواهد بودن از فساد وی؟» رسول (ص) وی را نهی کرد و گفت، «وی را خود شیطانی خصم بس است، تو نیز یاور شیطان مباش بر وی».
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۴۸ - پیدا کردن دشمنی برای خدای تعالی که کدام بود
گوهر بعدی:بخش ۵۰ - باب دوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.