۲۴۷ بار خوانده شده

بخش ۲۵ - فصل (دروغ مصلحت آمیز)

بدان که دروغ از آن حرام است که در دل اثر کند و صورت دل کدر و تاریک کند، ولیکن اگر بدان حاجت افتد و بر قصد مصلحت گوید و آن را کاره بود، حرام نبود. برای آن که چون کاره باشد دل از وی اثر نپذیرد و چون بر قصد خیر گوید دل تاریک نشود. و شک نیست که چون مسلمانی از ظالمی بگریزد نشاید که راست بگوید که کجاست، بلکه دروغ اینجا واجب بود.
و رسول(ص) اندر دروغ رخصت داده است سه جای، یکی اندر حرب که عزم خویش با خصم نتوان گفت، و یکی چون میان دو تن صلح کنی سخن نیکو گویی از یکی فرا دیگر، اگر چه وی نگفته باشد و دیگر هر که دوست دارد فرا هر یکی، گوید تو را دوست دارم. پس بدان که اگر ظالمی از مال دیگری بپرسد روا بود که پنهان دارد و اگر سر دیگری بپرسند انکار کند روا باشد که شرع فرموده است که کارهای زشت بپوشد و چون زن طاعت ندارد الا به وعده روا بود که وعده دهد اگر چه قادر نبود بدان.
و امثال این روا بود و حد این آن است که دروغ ناگفتنی است ولیکن چون از راست نیز چیزی تولد کند که محذور بود، باید که اندر ترازوی عدل و انصاف بسنجد. اگر نابودن آن چیز اندر شرع مقصودتر است از نابودن دروغ، چون جنگ میان مردمان و وحشت میان زن و شوهر و ضایع شدن مال و آشکارا شدن سر و فضیحت شدن معصیت، آنگاه دروغ مباح گردد که شر آن کارها از شر دروغ بیش است، و این همچنان است که مردار حلال شود از بیم جان که بماندن جان اندر شرع مقصرتر است از ناخوردن مردار. اما هرچه نه چنین بود دروغ بدان مباح نگردد. پس هر دروغ که کسی گوید برای زیادت مال و جاه اندر لاف زدن خویش و ستودن درجه حشمت خویش حکایت کردن، این همه حرام است.
و اسما رضی الله عنه گوید که زنی از رسول(ص) پرسید که من از شوهر خویش مراعاتی حکایت کنم که نباشد تا وشنی مرا خشم آید، روا باشد؟ گفت، «هر که چیزی بر خویشتن بندد که آن نباشد، چون کسی باشد که درجه تزویر بر هم پوشد، یعنی هم دورغ گفته باشد و هم کسی را اندر غلط و جهل افکنده باشد تا بود که وی نیز حکایت کند و دروغ باشد».
و بدان که کودک را وعده دادن تا به دبیرستان شود روا بود، اگر چه دروغ بود. و در خبر است که آن بنویسند، ولیکن آنچه مباح بود نیز بنویسند تا چون وی را گویند چرا گفتی، غرضی درست فرانماید که بدان دروغ مباح بود.
و بدان که کسی که خبری روایت کند یا مساله ای بپرسند جواب بازدهد که به حقیقت نداند، این حرام بود که از آن کند تا حشمت را زیان ندارد. و گروهی روا داشته اند که اخبار دهند از رسول(ص) اندر فرمودن خیرات و ثواب آن، آن نیز حرام است که رسول(ص) همی گوید، «هر که بر من دروغ گوید، گو جای خویش بگیراند در دوزخ» و خود دروغ جز به غرضی درست که اندر شرع مقصود بود نشاید و آن به گمان توان دانست نه به یقین. اولیتر آن بود که تا یقینی ظاهر نبود و ضرورتی تمام، دروغ نگوید.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۴ - آفتهای زبان
گوهر بعدی:بخش ۲۶ - فصل (حیلت پسندیده و ناپسندیده در دروغ گفتن)
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.