۱۹۸ بار خوانده شده

بخش ۷۵ - پیدا کردن ریایی که عمل را باطل کند

بدان که خطر ریا اندر اول عبادت بود یا پس از فراغ یا اندر میان عبادت. آن که اندر اول عبادت بود و آن عبادت را باطل کند، چه اخلاص اندر نیّت شرط است، اخلاص بدین باطل شود. اما اگر ریا نه اندر اصل عبادت بود، چنان که مبادرت کند اندر نماز اندر اول وقت به سبب ریا و اگر تنها بودی اندر اصل نماز تقصیر نکردی، ثواب اول و وقت باطل شود، اما اصل نماز باید که باطل نشود و درست بود که نیت وی اندر اصل نماز به سبب دیانت محض است، همچنان که کسی اندر سرای غضب نماز کند فریضه گزارده آید، اگرچه عاصی است، لیکن عاصی به نفس نماز نیست. اینجا نیز مرائی به نفس نماز نیست بلکه به وقت است و اما اگر نماز به اخلاص تمام بکند پس خاطر ریا اندر آید و اظهار کند، نماز گذشته باطل نشود ولیکن بدین معاقب بود.
روایت کرده اند که یکی گفت دوش القبره برخوانده ام ابن مسعود رحمهم الله گفت، «نصیب وی از عبادت این بود». یعنی این اظهار که کرد. و یکی فرا رسول (ص) گفت، «روزه پیوسته دارم». گفت، «به روزه ای و نه به روزه ای» و گفته اند معنی آن است که چون بگفت عبادت باطل شد. و ظاهر نزدیک ما آن است که رسول (ص) و ابن مسعود از آن گفته اند که بدین بدانسته اند که اندر وقت عبادت از ریا خالی نبوده است، اما چون خالی بود بعید بود عبادتی که درست آمد و تمام شد، پس از آن باطل شود.
و نیز اندر معنی این حدیث گفته اند. از آن گفت که اندر روزه پیوسته نهی آمده است.
اما آنچه اندر میان عبادت اندر آید اگر اصل نیت عبدات را معدوم کند، نماز باطل شود. چنان که نظاره ای فرار سد و یا چیز گم کرده باشد یا پاداش آید و اگر مردمان نبودندی نماز ببریدی، از شرم نماز بکرد، این نماز باطل بود که نیّت عبادت هزیمت کرد. و این ایستادن برای مردمان است، اما اگر اصل نیّت بر جای باشد، لیکن از نظر مردمان نشاطی پدید آید و نماز نیکو کردن گیرد، نزدیک ما آن است که نماز باطل نشود اگرچه بدین ریا عاصی است، اما اگر کسی عبادت وی را بیند روی شاد شود بدان، حارث محاسبی گوید خلاف است که نماز وی باطل شود یا نه. و او می گوید من متوقّف بودم در این و اکنون غالب ظنّ من آن است که باطل شود. پس گفت اگر کسی گوید که مردی از رسول (ص) پرسید که من عمل پنهان دارم ولیکن چون پیدا گردد شاد شوم، رسول (ص) گفت، «تو را دو مزد حاصل شود یکی مزد سرّ و یکی مزد علانیّت» جواب وی آن است که این خبر مرسل است و اسناد وی متصّل نیست و باشد که بدین آن خواسته باشد که پس از فراغ ظاهر گردد و یا آن خواسته باشد که شاد به فضل حق تعالی شود اندر اظهار طاعت، چنان که پیش از این گفتیم، به دلیل آن که هیچ کس نگوید که شاد شدن به اطلاع مردمان سبب آن باشد که مزد زیادت شود، اگرچه سبب معصیت نبود. این است سخن حارث محاسبی و ظاهرترین نزدیک ما آن است که بدین قدر که شاد شود چون اندر عمل چیزی نیفزاید و اصل نیت بر جای بود و عمل به حکم آن نیت همی کند، بدین نماز باطل نشود.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۴ - فصل (چه وقت شادی از اطلاع مردمان بر عبادت رواست)
گوهر بعدی:بخش ۷۶ - پیدا کردن علاج بیماری دل به ریا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.