هوش مصنوعی: متن توضیح می‌دهد که اعمال به سه دسته تقسیم می‌شوند: طاعات (کارهای نیک)، معاصی (گناهان)، و مباحات (کارهای مجاز). نویسنده تأکید می‌کند که نیت خیر نمی‌تواند گناه را به عمل نیک تبدیل کند، بلکه نیت بد گناه را شدیدتر می‌کند. مثال‌هایی مانند غیبت برای خوشحال کردن دیگران یا ساخت مسجد با مال حرام ذکر شده است. همچنین، آموزش به کسانی که قصد سوء استفاده از علم را دارند، حرام دانسته شده است. متن به اهمیت علم و خطر جهل اشاره می‌کند و از رفتار سلف صالح در دوری از گناهکاران یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و فقهی است که درک آن به بلوغ فکری و آگاهی مذهبی نسبتاً بالایی نیاز دارد. همچنین، مثال‌های ذکر شده ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

بخش ۶۰ - پیدا کردن آنچه به نیت بگردد از اعمال

بدان که اعمال سه قسم است: طاعات و معاصی و مباحات و باشد که از این که رسول (ص) گفت، «الاعمال بالنیات» پندارند که معصیت نیز به نیت خیر از جمله خیرات شود و این خطاست. بلکه این قسم نیت را در وی اثر نیست، ولکن نیت بد وی را خبیث تر گرداند. مثال ین چنان است که کسی غیبت کند برای شادی دل کسی یا مسجد و رباط و مدرسه کند از مال حرام و گوید نیت من خیر است و این قدر نداند که قصد خیر کردن به شری دیگری باشد. اگر داند خود فاسق است و اگر پندارد که این خیری است هم فاسق است که طلب علم فریضه است و بیشتر هلاک خلق از جهل است.
و از این گفت سهل تستری که هیچ معصیت عظیم تر از جهل نیست. و جهل به جهل از جهل عظیمتر که چون نداند که نداند هرگز نیاموزد و آن حجاب و سد وی گردد. و همچنین تعلیم کردن شاگردی را که دانی مقصود وی آن است تا از قضا و اوقاف و مال ایتام و مال سلطان دنیا به دست آورد و به مباحات و منافست مشغول شود حرام است. و اگر مدرس گوید: نیت من نشر علم است اگر وی در فساد به کار دارد من ماخوذ نیت خویش باشم. این جهل محض باشد و همچون کسی باشد که شمشیری به کسی بخشد که راه زند و انگور به کسی بخشد که خمر کند. و گوید مقصود من سخاوت است و خدای تعالی هیچ خلق دوست تر از سخاوت ندارد.
این از جهل وی بود، بلکه چون داند که راه خواهد زدن شمشیر از دست وی بیرون باید کرد. چگونه روا بود که به وی دهد؟ و همه سلف به خدای تعالی پناهیده اند از عالم فاجر و هر شاگردی که از وی اثر معصیت دیده اند مهجور بکرده اند تا احمد بن حنبل شاگردی قدیم را مهجوری کرد به سبب آن که بیرون سرای در کاهگل گرفت و گفت یک ناخن از شاهراه مسلمانان فراگرفتی نشاید علم آموختن. پس معصیت به نیت نگردد، بلکه خیر از آن بود که فرمان بر آن بود.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۵۹ - پیدا کردن آنچه معفو باشد از حدیث نفس و وسواس
گوهر بعدی:بخش ۶۱ - قسم دوم طاعات
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.