هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد فراق، بی‌وفایی معشوق، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. او از ناملایمات زندگی و نابرابری‌های اجتماعی نیز گلایه می‌کند و در عین حال، به تسلیم و رضا در برابر تقدیر اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۳

صبا از من بگو بیگانه مشرب آشنائی را
جفا نادیده ارباب وفاکش بی وفائی را

روا چون داشتی برداشتن از جان سپاری دل
که باری دل به دست آورده باشی ناروائی را

به ناز آسوده بر دیبای سلطانی چه غم دارد
بود گر خار و خارا بستر و بالین گدائی را

اگر چین سر زلف تو را مشک ختن گفتم
پریشانم خطا شد در گذر از من خطائی را

دلم بر خیل مژگانش زد آوخ تا چه پیش آید
تن تنها میان لشکری بی دست و پائی را

طفیل خود شمار ندم گدایان سر کویش
مگر افتاد بر من سایه دولت همائی را

مکن از ناله در این کاروان ای ساربان منعم
چه سودت از هزاران گر زبان بندی درائی را

فکندم پنجه یغما گر چه می دانم نمی آرم
بدین سرپنجه گفتن پنجه زور آزمائی را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.