هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی از حافظ است که در آن شاعر از عشق، دل‌بستگی، رنج‌های عاشقی و جستجوی معشوق سخن می‌گوید. او از نگاه سیه‌چشم معشوق، دل‌باختگی، وصف زیبایی‌های یار و دردهای ناشی از فراق می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند تقدیر، جبر و امید به بازگشت روزگار دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰

چشم سیه مستش بخود نگشود از هم دیده را
فریاد من بیدار کرد این فتنه خوابیده را

دل با زلیخا طلعتان گفتم از او ساکن کنم
نخجیر نامد در نظر این گرگ یوسف دیده را

دستم مگیر ای باغبان تا پای قمری بشکنم
کآزرده می سازد همی آن سرو نو بالیده را

زنجیر زلف یار کو تا من به دست آویز او
شاید مگر باز آورم این بخت برگردیده را

آید ز هر سو تیر و من در جستجوی تیرزن
لیکن به غیر از کشته نی چندانکه مالم دیده را

خواهم نداند هیچکس کاو زد به شمشیرم ولی
پوشیده نتوان داشتن جسم به خون غلتیده را

با روی او خو کرده ام چون سر کنم با دیگران
دشوار باشد زیستن با خاربن گلچیده را

ترسم که خون صدجهان دل پیچد اندر دامنم
هان ای صبا مگشا زهم آن سنبل پیچیده را

پرسد ز یغما روز دل تا فاش گردد سوز دل
آهسته دامن می زند این آتش پوشیده را
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.