هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از زبان یک شخصیت معترض خطاب به یک واعظ یا عابد سروده شده است. شاعر با لحنی تلخ و انتقادی، واعظ را به دلیل دورویی و رفتارهای نادرستش سرزنش میکند. او اشاره میکند که واعظ در کودکی تحت تعالیم مذهبی قرار گرفته، اما حالا رفتارهایش با آن تعالیم در تضاد است. شاعر همچنین از رنجهای خود میگوید و از واعظ میخواهد که از گفتار تلخ و زهرآگین دست بردارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم انتزاعی، انتقادات اجتماعی و لحنی تلخ است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و کنایههای موجود در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی برای درک کامل دارد.
شمارهٔ ۲۹
به خاک تیره خون دختر رز ریخت از پندت
برو واعظ که این خون باد دامنگیر فرزندت
خلل گر نیستت در گوهر واعظ چرا مادر
به عهد کودکی در دامن محراب افکندت
تو را تحت الحنک عابد، نبی دانی چرا فرمود
چو مجنونی به حکمت خواست بر گردن نهد بندت
تو ناصح گر بدینسان غم خوری از عیش میخواران
کسی در باغ جنت هم نخواهد یافت خرسندت
چو خوناب کباب آید زمژگان شور طعم اشکم
نمک پاشیده از بس بر دل ریشم شکر خندت
حلاوت بردخط از شکرین لعلت ترش منشین
رها کن تلخ گفتاری که زهرآمیز شد قندت
پی در یوزه می سر نهادی خوش به پای خم
جم عهدی اگر یغما به جامی دست گیرندت
برو واعظ که این خون باد دامنگیر فرزندت
خلل گر نیستت در گوهر واعظ چرا مادر
به عهد کودکی در دامن محراب افکندت
تو را تحت الحنک عابد، نبی دانی چرا فرمود
چو مجنونی به حکمت خواست بر گردن نهد بندت
تو ناصح گر بدینسان غم خوری از عیش میخواران
کسی در باغ جنت هم نخواهد یافت خرسندت
چو خوناب کباب آید زمژگان شور طعم اشکم
نمک پاشیده از بس بر دل ریشم شکر خندت
حلاوت بردخط از شکرین لعلت ترش منشین
رها کن تلخ گفتاری که زهرآمیز شد قندت
پی در یوزه می سر نهادی خوش به پای خم
جم عهدی اگر یغما به جامی دست گیرندت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.