هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. در آن از استعاره‌ها و تصاویری مانند «دام نیرنگ»، «پای سمند»، و «زلف بلند» استفاده شده تا عمق عشق و وابستگی شاعر را نشان دهد. همچنین، شاعر از رنج‌های عشق و حسادت به دشمن سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و استعاره‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسادت و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۰

دام نیرنگ تو نازم که به بند افتاده است
گردن ما و به پای تو کمند افتاده است

می زند گوی و دلم خون که به جولانگه او
تا سر کیست که در پای سمند افتاده است

می برم رشک به دشمن چه توان کرد که دوست
آشنائی است که بیگانه پسند افتاده است

می برم رشک به دشمن چه توان کرد که دوست
آشنائی است که بیگانه پسند افتاده است

گرنه داد از لب شیرین تو دارد پس چیست
کاغذین جامه که بر پیکر قند افتاده است

می نهادم دل سودا زده را سلسله آخ
دست ما کوته و زلف تو بلند افتاده است

نیست آن خال سیه بر رخ جانان یغما
از پی چشم بد آتش به سپند افتاده است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.