هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد و تنهایی خود میگوید که مانند آتشی در دلش میسوزد و کسی از رنج او آگاه نیست. او از غم و اندوه خود سخن میگوید و با تصاویری مانند چراغ بیوهزن و مجلس غم، احساسات خود را بیان میکند. همچنین، به زیباییهای طبیعت مانند ماه و ستارگان اشاره میکند که در تضاد با درد درونی اوست.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و شاعرانه است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۵۲
بسکه شب ها آتشم از تاب دل در بستر است
کس نداند کین منم یا توده خاکستر است
آه آتش زای من با باد استغنای تو
چون چراغ بیوه زن بر رهگذار صرصر است
محفلی دارم به سامان طرب دور از تو لیک
برگ رامش دور از آن محفل به سازی دیگر است
خاک مجلس چنگ قامت ناله مطرب غم ندیم
درد ساقی چشم خون پالاشراب و ساغر است
تا ترا رخسار مه زاید سهیل جزع من
عقد پروین تا نشان از آفتاب و اختر است
کس نداند کین منم یا توده خاکستر است
آه آتش زای من با باد استغنای تو
چون چراغ بیوه زن بر رهگذار صرصر است
محفلی دارم به سامان طرب دور از تو لیک
برگ رامش دور از آن محفل به سازی دیگر است
خاک مجلس چنگ قامت ناله مطرب غم ندیم
درد ساقی چشم خون پالاشراب و ساغر است
تا ترا رخسار مه زاید سهیل جزع من
عقد پروین تا نشان از آفتاب و اختر است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.