هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از بیخردی و گذشتن از عقل در راه عشق، دردهای روحی، و تظلم به آسمان و معشوق مینویسد. همچنین به مفاهیمی مانند شراب، تقوا، و مسیحا اشاره میکند که نمادهایی از رهایی و رنج هستند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است و ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین اشارههای غیرمستقیم به شراب و مفاهیم پیچیدهتر ادبی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
شمارهٔ ۱۱۸
تا ز مینای غم عشق تو صهبا زدهام
عقل را شیشه ناموس به خارا زدهام
از پی میمنت عیش مرا تیغ شراب
تا به دست آمده بر گردن تقوا زدهام
می مسیحا و من غمزده رنجور مکن
عیب اگر دست به دامان مسیحا زدهام
کاکل و زلف بتان دوده جور و ستمند
به تظلم در این سلسله شبها زدهام
آسمان چند مرا شیشه دل میشکنی
شرمی آخر مگرت سنگ به مینا زدهام
با لب و قد تو انصاف ز کوتهنظری است
گر به غفلت مثل کوثر و طوبی زدهام
سبقتم بیجهتی نیست ز ارباب سخن
دو سه روزی است که گام از پی یغما زدهام
عقل را شیشه ناموس به خارا زدهام
از پی میمنت عیش مرا تیغ شراب
تا به دست آمده بر گردن تقوا زدهام
می مسیحا و من غمزده رنجور مکن
عیب اگر دست به دامان مسیحا زدهام
کاکل و زلف بتان دوده جور و ستمند
به تظلم در این سلسله شبها زدهام
آسمان چند مرا شیشه دل میشکنی
شرمی آخر مگرت سنگ به مینا زدهام
با لب و قد تو انصاف ز کوتهنظری است
گر به غفلت مثل کوثر و طوبی زدهام
سبقتم بیجهتی نیست ز ارباب سخن
دو سه روزی است که گام از پی یغما زدهام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.