هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دردهای ناگفته عشق و هجران میگوید و از بیزبانی و ناتوانی در بیان احساساتش شکایت میکند. او از تنهایی، دیوانگی دل، و بیرحمی معشوق گلایه کرده و از روزگار و بخت ناسازگار گلهمند است. شاعر به عشق شدید و زخمهای عاطفی اشاره میکند و از تأخیر در وصال و تغییرات ناخواسته تقدیر مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق، دردهای عاشقانه و مفاهیم پیچیدهای مانند هجران و دیوانگی عشق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۳۵
به جانان درد دل ناگفته ماند ای نطق تقریری
زبان را نیست یارای سخن ای خامه تحریری
رقم کردم ز خون دیده شرح روز هجران را
به سوی او ندارم قاصدی ای باد شبگیری
تماشا برده از جا پای شوقم جلوه ای ای رخ
ز تنهایی دلم دیوانه شد ای زلف زنجیری
بود کان مه به فریادم رسد امدادی ای افغان
بود کان سنگدل رحمی کند ای ناله تاثیری
به یک زخم از تو قانع نیستم تعجیل ای صیاد
به جان مشتاق زخم دیگرم ای عمر تاخیری
به بخت خصم گردی چند طالع شرمی ای کوکب
روی تا کی خلاف رای من ای چرخ تغییری
به کار خود نکو درمانده یغما پندی ای ناصح
جنونم ساخت رسوای جهان ای عقل تدبیری
زبان را نیست یارای سخن ای خامه تحریری
رقم کردم ز خون دیده شرح روز هجران را
به سوی او ندارم قاصدی ای باد شبگیری
تماشا برده از جا پای شوقم جلوه ای ای رخ
ز تنهایی دلم دیوانه شد ای زلف زنجیری
بود کان مه به فریادم رسد امدادی ای افغان
بود کان سنگدل رحمی کند ای ناله تاثیری
به یک زخم از تو قانع نیستم تعجیل ای صیاد
به جان مشتاق زخم دیگرم ای عمر تاخیری
به بخت خصم گردی چند طالع شرمی ای کوکب
روی تا کی خلاف رای من ای چرخ تغییری
به کار خود نکو درمانده یغما پندی ای ناصح
جنونم ساخت رسوای جهان ای عقل تدبیری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.