هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ساقی درخواست می‌کند تا با آوردن شراب، رنج و غم او را تسکین دهد. او از تشبیهات مختلفی مانند بذر و دهقان، غم و غبار، و می و خدنگ استفاده می‌کند تا احساسات خود را بیان کند. متن پر از استعاره‌های شراب و می‌نوشی است و شاعر از ساقی می‌خواهد تا با شراب، او را از دردها رها کند.
رده سنی: 18+ این متن شامل مضامین عرفانی و شراب‌نامه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم مرتبط با آن، مناسب برای سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۱۴۵

دردسر می دهدم رنج خمار ای ساقی
پای نه پیش و بزن دست به کار ای ساقی

پی خونم سپه انگیخته گردون به فراز
کردم از ساغر و پیمانه حصار ای ساقی

بزم شد وادی ایمن و گرت آتش طور
باید از باده بر افروز عذار ای ساقی

ماه کنعان می و زندان خم، من چون یعقوب
قاصد مصر تو بوئی به من آر ای ساقی

باده بذر است و تو دهقان و قدح نوشان خاک
تخم جز بر به دل خاک مکار ای ساقی

غم غبار است و دل آئینه و صیقل صهبا
خیز و بزدایم ازآئینه غبار ای ساقی

می خدنگ است و صراحی است کمان بستان دشت
تو شکارافکن و یغماست شکار ای ساقی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.