هوش مصنوعی:
این متن حماسی از نبردهای رستم، قهرمان اساطیری ایران، سخن میگوید. در بخشی از آن، رستم با قدرت و شجاعت به هاماوران میرود و نبردهای دلیرانهای انجام میدهد. سپس به توصیف تاختو تازهای او و تأثیراتش بر دشمنان و طبیعت میپردازد. در پایان، متن به عظمت و ترساندن دشمنان از رستم اشاره میکند و از او به عنوان نماد قدرت و شجاعت یاد میشود.
رده سنی:
14+
این متن دارای مضامین حماسی و پیچیدگیهای ادبی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، ممکن است برخی از مفاهیم و واژگان برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
بخش ۱۲ - برهان دوم
اگر رفت رستم به هاماوران
به نیروی رخش و به گرز گران
بر افراخت مردانه یال نبرد
در آن مرز رزمی دلیرانه کرد
تو از یاری تیزتک مادیان
به خاک دماوند دادی عنان
نه درع و نه شمشیر و نه گرز و خود
به دست اندرت جز عنانی نبود
به تنها در آن عرصه دل نواز
همی تاختی بر نشیب و فراز
به هر جا که نقش سم خیل بود
سبک رو بدان جانبت میل بود
چنان تاختی مفلسان را ز کین
که بدمست را شیخ خلوت نشین
نماندی در آن مرتع دلپسند
تنی باقی از گاو و از گوسفند
نه برف است آن ای تهمتن شکوه
که بهمن ز بیم تو بگزیده کوه
ولی از جفای تو خرسند نیست
کجا کز تو همچون دماوند نیست
گذشت از نطاق فلک تاج تو
جهانگیر شد صیت تاراج تو
زند خنده بر مهر و مه اخترت
جگرها به خون رنگ از خنجرت
به گیتی ندیدم بلائی چنین
ز گردون نیامد قضائی چنین
مگو پور دستانم اندر نبرد
نپاید تو آن کن که دستان نکرد
به نیروی رخش و به گرز گران
بر افراخت مردانه یال نبرد
در آن مرز رزمی دلیرانه کرد
تو از یاری تیزتک مادیان
به خاک دماوند دادی عنان
نه درع و نه شمشیر و نه گرز و خود
به دست اندرت جز عنانی نبود
به تنها در آن عرصه دل نواز
همی تاختی بر نشیب و فراز
به هر جا که نقش سم خیل بود
سبک رو بدان جانبت میل بود
چنان تاختی مفلسان را ز کین
که بدمست را شیخ خلوت نشین
نماندی در آن مرتع دلپسند
تنی باقی از گاو و از گوسفند
نه برف است آن ای تهمتن شکوه
که بهمن ز بیم تو بگزیده کوه
ولی از جفای تو خرسند نیست
کجا کز تو همچون دماوند نیست
گذشت از نطاق فلک تاج تو
جهانگیر شد صیت تاراج تو
زند خنده بر مهر و مه اخترت
جگرها به خون رنگ از خنجرت
به گیتی ندیدم بلائی چنین
ز گردون نیامد قضائی چنین
مگو پور دستانم اندر نبرد
نپاید تو آن کن که دستان نکرد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۱ - برهان اول
گوهر بعدی:بخش ۱۳ - برهان سوم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.