هوش مصنوعی: نویسنده در این متن به سرکار ساسان ابراز بندگی می‌کند و از جدایی اخیر بین خود و سرکار اظهار ناراحتی می‌کند. او از بی‌تفاوتی سرکار در یادگیری و تلاش انتقاد می‌کند و اشاره می‌کند که اگر این روند ادامه یابد، هم نزد کودکان دبستان و هم نزد یاران شبستان رسوا خواهد شد. نویسنده پیشنهاد می‌کند که قبل از آنکه این موضوع به راز دهان‌ها و افسانه‌های انجمن‌ها تبدیل شود، بهتر است هر دو به راه قبلی بازگردند و او از سرکار کمک بگیرد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتقادی و پیچیده‌ای است که درک آن برای سنین پایین دشوار است. همچنین، استفاده از زبان ادبی و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۹ - به ساسان میرزا پسر بهاءالدوله نوشته

سرکار ساسان را بنده ام و گوهر پاکش را به خداوندی پرستنده این چند روزه که میان سرکار و من بنده جدائی خاست، ندانم بنیاد کار بر چه گذاشته و از نامه خطر و دستان چه نگاشته شنبه تا آدینه یک هفته راه است این هفته در آن راه های نرفته چه گامی فشرده و کدام بیابان نپیموده به پایان برده. راستی را در آموختن سردی و اندوختن را دور از جان سایه پرورد سرکاری بسیار تن آسا و بی درد. در بالا و پیکر مرد کارزاری و به خواندن و نگاشتن کودک شیرخوار. اگر کار نگارش این است و شمار گزارش چنین، هم پیش کودکان دبستان مشت سرکار وا خواهد شد، و هم این پیر شکسته نزد یاران شبستان رسوا خواهد گشت. تا زود است و هنوز آموزگاری من و هنر اندوزی شما راز دهن ها و افسانه انجمن ها نیست، خوشتر آنکه هم تو همان راه پیشینه پیش آری و هم من از دست تو دو پای دیگر وام کرده چار اسبه سر خویش گیرم.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸ - به حاجی ابوالقاسم تاجر قزوینی مشهور به کلاهدوز نوشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰ - به میرزا محمدعلی خطر نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.