هوش مصنوعی:
متن یک نصیحت یا تذکر است که در آن گوینده از مخاطب میپرسد در مدت زمان مشخصی چه کارهایی انجام داده و چه نتایجی به دست آورده است. همچنین، به او توصیه میکند که در کار خود ثابت قدم باشد، از سستی بپرهیزد و با دقت و مسئولیتپذیری به کارش ادامه دهد تا دچار زیان یا سرزنش دیگران نشود. در ادامه، به اهمیت همکاری با دیگران و پرهیز از تنبلی اشاره میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و مدیریتی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، از واژگان و اصطلاحات ادبی و کشاورزی استفاده شده که برای سنین پایین نامأنوس است.
شمارهٔ ۵۰ - به میرزا محمدعلی خطر نگاشته
خطر، این چند گاه که ریش سفیدی«تبت» و «توحید» بر تو راست و استوار افتاد، تا امروز که انجام نخستین ماه بهار است چه کار کرده ای؟ و از گزو انار ونهال خرما و سنجد و هسته و یونجه و پسته ودیگر درخت های زودگذر و دیر پای چه به بار آورده ای؟ بی کاست و فزود آنچه کنون خرم و سبز است و گمان خوشیدن نیست و امید جوشیدن هست بر نگار و بر شمار و با من فرست تا این راز پوشیدن پیدا و بیکارگی یا کاردانی تو نیز آشکارا شود.
پیش از این ساز و سامان پیله وری و سوداگری نیز پرداخته بودی و با سرمایه کم و سود اندک در ساخته. گاهی آگاهی میدادی و نوید فزایش می فرستادی، چون شد که این هنگامت از آن شیوه نگارش بند بر زبان است و دست بر دهان؟ مگر سرمایه زیان کرد و گلت ناشکفته دست فرسود خزان شد. سود و زیان در این کار ناگزر است و کاست و فزود دست در آغوش یکدیگر، بیک لغزش از پیش رفتن و بدرود پیشه خویش گفتن کار دانشوران و شمار هنر پروران نیست. اگر گرم وگیرا بر سرکار نیائی و به دستور گذشته سوداسنج این بازار نیائی، سبک ساری دیوانه رنگت خواهم دید نه گران دانشی فرزانه سنگ.
همچنان در کار باش و بیدار زی که شوریده کاری مایه زیان نیفتد و به آلوده دستی و آز پرستی زبان گزا و انگشت نمای این و آن نشوی. علی یار و عباس را به زبان نغز و رفتار خوش آسوده دار تا هم آنان در کشت و کار و شخم و شیار به گناه تن آسائی آلوده نیایند و هم تواز دشت ناکنده و کشت پراکنده و دیگر کاستی ها که از سردی باغکاران خیزد پیش من شرمسار و فرسوده نپائی.
پیش از این ساز و سامان پیله وری و سوداگری نیز پرداخته بودی و با سرمایه کم و سود اندک در ساخته. گاهی آگاهی میدادی و نوید فزایش می فرستادی، چون شد که این هنگامت از آن شیوه نگارش بند بر زبان است و دست بر دهان؟ مگر سرمایه زیان کرد و گلت ناشکفته دست فرسود خزان شد. سود و زیان در این کار ناگزر است و کاست و فزود دست در آغوش یکدیگر، بیک لغزش از پیش رفتن و بدرود پیشه خویش گفتن کار دانشوران و شمار هنر پروران نیست. اگر گرم وگیرا بر سرکار نیائی و به دستور گذشته سوداسنج این بازار نیائی، سبک ساری دیوانه رنگت خواهم دید نه گران دانشی فرزانه سنگ.
همچنان در کار باش و بیدار زی که شوریده کاری مایه زیان نیفتد و به آلوده دستی و آز پرستی زبان گزا و انگشت نمای این و آن نشوی. علی یار و عباس را به زبان نغز و رفتار خوش آسوده دار تا هم آنان در کشت و کار و شخم و شیار به گناه تن آسائی آلوده نیایند و هم تواز دشت ناکنده و کشت پراکنده و دیگر کاستی ها که از سردی باغکاران خیزد پیش من شرمسار و فرسوده نپائی.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹ - به ساسان میرزا پسر بهاءالدوله نوشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱ - در مورد شیوه و روش پارسی نگاری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.