هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر درد و رنج عاشقانه و ناامیدی از وصال معشوق است. شاعر از دوری معشوق و بی‌تفاوتی او شکایت می‌کند و خود را در مقام پستی و خواری می‌بیند، در حالی که معشوق را در جایگاه بلندی و ارجمندی توصیف می‌کند. او از نابرابری رابطه و عدم امکان رسیدن به معشوق سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شعری مانند گنجشک و شاهین، شبه و گوهر، و شرنگ و شکر، این نابرابری را به تصویر می‌کشد. در نهایت، شاعر به رغم همه دردها، امیدوار است که روزی دل معشوق از حال او آگاه شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، بیان احساسات عمیق و ناامیدی ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۳ - به آقا محمد جندقی پیشخدمت سیف الله میرزا نوشته

ای از برم دور همانا خبرت نیست
کز مویه چو موئی شدم از ناله چونالی
اگر دل ها را به دل ها راه است و جان ها از درد جان ها آگاه، چون شد که مرا جان تیمار سود بدرود تن کرد و دل در سینه اندوه فرسا خون گشت، و از دیده به دامن ریخت و ترا دل سنگین به موئی آگاه نیست، و سر پنجه جان نامهربانت از کاوش کین همچنان کوتاه نه، بیت:

زکار ما دلت آگه مگر شود روزی
که سبزه بر دمد از خاک کشتگان غمت
آری تو خداوندی و ما بنده، ما مرده ایم و تو زنده، زنده را با مرده چه کار و بنده را با خداوند چه بازار. با این پستی و با آن بلندی و این خواری و آن ارجمندی که مرا داده اند و ترا نهاده کی بار بر برو دوش افتد و کجا کام کنار و آغوش خیزد، مصرع: ما که باشیم که اندیشه ما نیز کنند. گنجشک را با شاهین بیشه هم آشیانی و گدارا با جمشید اندیشه کامرانی نیست، شبه با گوهر نیاویزد و شرنگ با شکر نیامیزد. بارگاه خداوندی را بر پایه برتر از آنست که ما کوتاه آستینان را بر آستان بلندش دست چهرسائی افتد و پیشگاه ناز از آن بی نیازتر که چون من آلوده نهادی تردامان را بار نماز آرائی باشد، بیت:

در گهی را که می نیارد گشت
جان پاک فرشته پیرا من

نه که دشوار و دیر جاویدان
زیر و بالاست بار اهریمن
باری از آنجا که خورشید رخشان بر سنگ سیاه نیز تابد و ابر دریا دل بر خوشیده گیاه نیز بارد، اگر سال و ماهی از آن دست و لب که جاودانم کام جان و دام گردن باد نامه و پیا می خیزد گناهی نخواهد داشت.
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲ - به احمد صفائی فرزند خود نوشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴ - به میرزا حسن مطرب نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.