هوش مصنوعی: نویسنده در این متن از ناتوانی خود در بیان احساسات و افکارش به دلیل کمبود ابزار و شرایط مناسب می‌گوید. او اظهار می‌کند که حتی اگر بتواند چیزی بنویسد، باز هم نمی‌تواند حق مطلب را ادا کند و مرادش را به درستی بیان نماید. سپس به حال و هوای عارفان و اهل توحید اشاره می‌کند و از دوری از یاران و دوستانش شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و ادبی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و عبارات پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹۸ - به یکی از دوستان نگاشته

قربانت شوم نه مرکب دارم و نه قلم، نه دل انشا سازی نه دست املا طرازی، نه حواسی درست، نه حضوری صافی. در این صورت چه توان نگاشت، و به کدام وسیلت سرایر دل که روانش همدم و زبانش محرم نیست در میان گذاشت؟ بر فرض محال که روان در نگارش یاری و بنان در گزارش دستیاری کرد، آنچه تعارفات مترسلان است و تکلفات متعلقان گفته خواهد شد و چهره مراد در پرده کتمان نهفته خواهد ماند، بیت:

بازگشتم زآنچه گفتم زانکه نیست
در سخن معنی و در معنی سخن
به شوقی لایق آمدیم و به حسرتی فایق رفتیم، خوشا حال ارباب توحید و اصحاب تجرید که به وصل خیالی شاکرند و به ارتباط ارواح از اختلاط اشباح فارغ. بیچاره من که تا دیدار مرغوب در نظر نباشد و مطلوب در محضر، گوئی هیچ آشنائی ندارد و خانه مطلق روشنائی. بلی مجلس بی شمع را چندان فروغی نخواهد بود و هر که جز این راند الا دروغی ندانم. نور چشمان عزیزم میرزا عبدالله و آقا علی را عرض سلامی برسرای، از سعادت دیدار ایشان هم محروم ماندیم، و حضرت شیخ را همه کشتی بر خشک راندیم. مصرع: رفیقانم سفر کردند هر یاری به اقصائی.
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷ - به یکی از بزرگان نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹ - به دوستی نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.