هوش مصنوعی: متن بیانگر درد و رنج شاعر از بی‌وفایی و فراموشی یار سابقش است که زمانی پرورش‌دهنده و حامی او بوده، اما اکنون به دیگران توجه می‌کند و شاعر را فراموش کرده است. شاعر از این تغییر رفتار گلایه می‌کند و در نهایت به یارش توصیه می‌کند که راه خود را برود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌باشد. همچنین، لحن غمگین و محتوای عاشقانه آن مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۱۱۰ - به یکی از دوستان نوشته

آتش خرمن منی شبنم کشت دیگران
دوزخ من چرا شدی ای تو بهشت دیگران
تا کودکی شیرخواره بودی و جای اندیش دامان دایه و آغوش گاهواره، با هیچ کست انجمن و در پاس و پرورش تیاق داری جز من نبود. چون نازک نهالت بالیده سروی نوخاسته گشت و خجسته اختر دیدارت رخشنده ماهی ناکاسته، دگران را شمشاد چمن پیراشدی و کوته نگران را چراغ انجمن آرا، فرد:

نه سایه ای از تو بر سر نه تابی از تو به روزن
مرا از آن چه که سروی مرا از این چه که ماهی
پس از هنگامی دور و دراز و روزگاری بی انجام و آغاز که هفتاد گرد کمری شد و جان ها در رهگذر چشمداشت سپری. شبی مژده دیدار دادی و گروهی انبوه را امیدوار فرمودی. بزم از بیگانه و آشنا پرداختیم و راه از دیوانه ودانا. دست ها از نامه نگاری خسته گشت و هزار پیک تیمار پاراپی گسسته. همچنان پوزش آوردی و به کام هوس بازان، یاران پاک دیده پاکیزه دامان را دل شکسته و ناکام ماندی. فرد:

برو آنچه می بایدت پیش گیر
سرما نداری سر خویش گیر
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۹ - به دوستی نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۱ - به میرزا حسن مطرب نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.