هوش مصنوعی:
نویسنده از رهایی از وابستگیها و دریافت مژدهای از استادش دربارهی نام بردن از او در جمع جویندگان حقیقت سخن میگوید. این خبر خوش باعث افزایش امیدواری او شده، و او تصمیم دارد در روز آدینه، چه همراه استاد و چه تنها، خود را به خاک بسپارد. او به تاریکی خانه و نزدیکی زمان دیدار اشاره میکند و بیان میکند که اگر راز یا نیازی باشد، در دل آشکار خواهد شد. متن با احساسی عمیق از ناتوانی در بیان و آرزوی دوری از جدایی پایان مییابد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۱۸ - به حاجی محمد اسمعیل طهرانی نگاشته
سرکار حاجی را از همه چیز رستگانیم و بی همه چیز از بستگان، روز گذشته شامگه راهنمای راستین رازگشای راستان استادی شباهنگم مژده داد که پیش پوی جویندگان و پیش جوی پویندگان با همه بی نشانی از تو نامی بر زبان رانده و از در مهربانی نه اندیشه کاری با خویشتن خوانده. اختر بختم از این خوش نوید با همه مهر سوزی و تیره روزی تاب رخشندگی افزود، و مشت خاکم بدین فرخ امید با همه نیستی آب چشمه زندگی پرداخت. اگر اندیشه این بنده به خواست بار خدا بر خواست بار خدا پیشی نجست و نیروی مرگ پولاد پنجه بر بازوی آبگینه گوهر جان دستی پیشی نیافت، روز آدینه که نوبت آزادی است همراه بزرگ استاد خویش یا خود تنها سیم سیاه جان و خاک تباه تن را به فر زمین بوس فرگاه درویشانه شرم توده کیمیا و داغ سوده توتیا خواهم ساخت. چون خانه تاریک است و هنگام دریافت همایون دیدار نزدیک، دراز درائی را که جز زیان رامش و انگیز تیمار سودی نیست بر کران مانده، اگر رازی و نیازی هست هم در بزم بار دل به زبان بی زبانی راز خواهد گشود و باز خواهد نمود. مصرع: من چگویم یک رگم هشیار نیست. جاودان جان را از آن در دیری و دوری مباد، و دیده و گوش را از آن گفت شیوا و روی زیبا کری و کور.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۷ - به یکی از بزرگان نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۹ - به دوستی نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.