هوش مصنوعی: نویسنده در این متن به بیان ناتوانی زبان در توصیف حالات عشق و محبت می‌پردازد. او اشاره می‌کند که رازهای عشق نهان است و حتی با بیان گسترده نیز نمی‌توان آن را به طور کامل آشکار کرد. نویسنده تأکید می‌کند که در پاسداشت پیمان دوستان وفادار است و فراموشی در حق آنان روا نمی‌دارد. او همچنین از حیرت و سردرگمی خود در عشق سخن می‌گوید و امیدوار است که از عالم غیب کمکی به او برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار می‌باشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۴۰ - از زبان دوستی به دیگری نگاشته

نه زبانی که بیان حالی توان نمود، نه بیانی که راز آشکارا و نهانی توان سرود. بر فرض که زبان سخن سرا گستاخ افتاد و پهنه بسیط الار جای بیان فراخ آمد چه توانم گفت؟ داستان محبت افسانه اسواق نیست که بر اطباق اوراق توان نهاد سرایر عشق معشوقان نهان است و سر عشق عاشق با دو صد طبل و نفیر. اجمالا اینقدر بدان که مرا در پاس پیمان یاران چون دیگر نکویان بازی گوشی، و با هر که باشم از دوستان صادق و محبان موافق خاصه چون تو نکو خواه و خیر اندیش که مصلحت مرا بر مصالح خویش مقدم میداری فراموشی نیست، بیت:

مااختیار خود را تسلیم عشق کردیم
همچون زمام اشتر بر دست ساربانان
نه چنان به کار خویش فرو مانده ام که جنون عشق یا تدبیر عقلم از غرقاب حیرت رخت به ساحل تواند برد. هم مگر از عالم غیب وسیلتی خیزد و الا کار خراب است و خیالات یاران نقش بر آب، بیت:

آسمان کاش یکی زین دو کند
خلعت وصل ببر یا کفنم
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۹ - از زبان کسی به دیگری نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۱ - به یکی از بزرگان نوشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.