۹۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸ - به نواب سیف الله میرزا نگاشته

قربان روان زود آشتی دیر جنگت گردم، باز سه طغرانامه را تاخیر افتاد و تقصیری بر تقصیر افزود، فرد:

پاداش بزرگی اقتضای خردی
عفو از تو پسند آمد و تقصیر از ما
اگر چه از پراکندگی و پیری حالتی نماند که تعلیق رسالتی توانم یا تلفیق مقالتی، ولی به خطی خام و ربطی خنک، تر و خشکی درهم بستم. امیدوارم نواقص مختصر خدمت را به کمالات ارادتم بخشند. درست و مکرر بخوان و از در درایت کاربند امعان نظر باش. اگر خامه خطائی کرده و نامه نقش ناسزائی پذیرفته قلم درکش و بدل را به کلک بداعت بر بالا باطل نگار. از سر خواهم نوشت و گوش و گردن منحولات خود را از مبتکرات دقت والا زیور خواهم بست، فرد:

پی خدمت تو خواهم تن و جان خویشتن را
چو نباشد این سعادت نه من و نه زندگانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷ - از قول نواب سیف الله میرزا به ملاحسن ملاباشی اسدالله میرزا نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹ - به نواب ساسان میرزا پسر نواب بهاء الدوله نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.