۹۸ بار خوانده شده
قربان روان زود آشتی دیر جنگت گردم، باز سه طغرانامه را تاخیر افتاد و تقصیری بر تقصیر افزود، فرد:
پاداش بزرگی اقتضای خردی
عفو از تو پسند آمد و تقصیر از ما
اگر چه از پراکندگی و پیری حالتی نماند که تعلیق رسالتی توانم یا تلفیق مقالتی، ولی به خطی خام و ربطی خنک، تر و خشکی درهم بستم. امیدوارم نواقص مختصر خدمت را به کمالات ارادتم بخشند. درست و مکرر بخوان و از در درایت کاربند امعان نظر باش. اگر خامه خطائی کرده و نامه نقش ناسزائی پذیرفته قلم درکش و بدل را به کلک بداعت بر بالا باطل نگار. از سر خواهم نوشت و گوش و گردن منحولات خود را از مبتکرات دقت والا زیور خواهم بست، فرد:
پی خدمت تو خواهم تن و جان خویشتن را
چو نباشد این سعادت نه من و نه زندگانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
پاداش بزرگی اقتضای خردی
عفو از تو پسند آمد و تقصیر از ما
اگر چه از پراکندگی و پیری حالتی نماند که تعلیق رسالتی توانم یا تلفیق مقالتی، ولی به خطی خام و ربطی خنک، تر و خشکی درهم بستم. امیدوارم نواقص مختصر خدمت را به کمالات ارادتم بخشند. درست و مکرر بخوان و از در درایت کاربند امعان نظر باش. اگر خامه خطائی کرده و نامه نقش ناسزائی پذیرفته قلم درکش و بدل را به کلک بداعت بر بالا باطل نگار. از سر خواهم نوشت و گوش و گردن منحولات خود را از مبتکرات دقت والا زیور خواهم بست، فرد:
پی خدمت تو خواهم تن و جان خویشتن را
چو نباشد این سعادت نه من و نه زندگانی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷ - از قول نواب سیف الله میرزا به ملاحسن ملاباشی اسدالله میرزا نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹ - به نواب ساسان میرزا پسر نواب بهاء الدوله نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.