۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۹ - به میرزا اسدالله وزیر خان خانان نگاشته

فدایت شوم، از عهد حرمان تاکنون دو سه ماه فزون است با تکریر ذرایع و تجدید عرایض از صدر حضرت که مطاف صدور باد و دل شکستگان نزدیک و دور را محل اسعاف سرور، از تلاوت کتابی تنزیل آیه روان حلاوت نیافت، و به قرائت خطابی زبور زیور از سواد ناکامی خاطر... بار برائت نجست، مصرع: تا چه در بحمدالله بر رسته صفاست و پیوسته وفا، چون دیگر بستگی های انواع جنس و ابنای انس بنیاد بر شید و زرقی نیست، التزام رقیمه نگاری و اقتحام فراموش کاری را فرق نخواهد بود، اینقدر هست که اگر پاس این کیش کنند و به صدور خطاب و رجوع خدمت منت بر پرستنده خویش نهند، از اندوه چشمداشت گریزی و حصول ارادت پرستان سرکاری است، پیوسه از بسط عنایت و نشر رعایت حضرت بیان ها می آرد و داستان ها می نگارد، نوبه نو دل بند احسانی دیگر است و خاطر مرهون امتنانی دیگر، در ازای آن فضل... روان به کدام سپاس دم زند و به خدای این بذل جز نیاز« ما عرفناک حق معرفتک» بچه عرفان شناخت جوید.
چون سرکار زاید الوصف جمع و ترتیب نظم و نثر سرکار خداوندی یغما را بالفطره لا... طالبند، به قدر بیست سی طغرا نامه پارسی فرهنگ که اصلا با لفظ و لغات تازی امتزاج و ترکیب ندارد و این صنعت در سبک و سنگ متصنعین و مترسلین کاری سخت دشوار است، در ری جسته ام و به مسوده و استکتاب نشسته، انشاء الله هنگام حضور به رسم ره آورد نیاز پیشگاه و ضبط کتاب خواهد شد. حاجی سید میرزا و حسینعلی خان از سرکار عالی دام اقباله به احضار مامور و فیض یاب حضور خواهند گشت این خود بدیهی است سرکار را در حرمت جناب معزی الیه شرط مراغبت و در کار سرکار خان و غیره مراقبت خواهد بود، سپردم به زنهار اسکندری، صاحب اختیارند.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸ - از قول میرزا جعفر به پسر عمویش به یزد نگاشته
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰ - به میرزا ابوجعفر اردکانی در اردکان نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.