هوش مصنوعی: متن درباره تجربه نویسنده با یک خیاط است که در انجام کارش تأخیر و کم‌کاری می‌کند. نویسنده با صبر و تلاش زیاد بالاخره کار را به پایان می‌رساند و دستمزد خیاط را می‌پردازد. همچنین، بخشی از متن به توصیف عشق و وصال اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای اصطلاحات و تشبیهات ادبی پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، برخی مفاهیم مانند طنز تلخ و انتقاد اجتماعی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۴

رسول خوب و مراسله مرغوب محبوب واصل، چندان لب و دیده بر بیاض آن و سواد این سودم که آن چون روی بخت من سیاه و این چون دیده ملازمان سفید شد، درباب قبا و چکن رخت به خانه خیاط کشیده جامه مطالبت بر انداختم بر قامت قبولش قصیرآمد، زیرا که در مطالبه اجرت دست و بغل گشاده به ذراع دراز نفسی و مقراض تند زبانی نپیموده گز می کرد و گز نکرده می درید، چندان درید و دوخت که پیراهن صبرم قبا گشت. دیدم چنانچه سر سوزنی ار خالق کهنه او را حوار انگاشته خیاطه مثال باریک شده سوراخ به سوراخش کشم، مادام ظهور حتی جمل فی سم الخیاط، سر ما بی کلاه خواهد بود، لاجرم کیک مناظرت از شلوارش برآوردم و پنبه وارش پوشیده دستش از شال کوتاه کردم، پولش دادم و گرفتم و به رسول سپردم و رفتم سگ یوسف عذار طریق مصر وصال را چون صیت حسن زلیخا پی سپر آمده، قطعه:

میرفت بکبر و ناز و می گفت
بی من چه کنی به لابه گفتم

بنشینم وصبر پیش گیرم
دنباله کار خویش گیرم
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵ - به نواب والا نگاشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.