هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به ستایش معشوق میپردازد و با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، جمال، لطف و تأثیرات عمیق او را توصیف میکند. معشوق بهعنوان منبع الهام شاعر، داروی دردها و نماد زیبایی و جادو توصیف شده است. شاعر همچنین از بیپاسخی معشوق به عشق خود گلایه میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و شناخت ادبی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از مفاهیم برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا غیرجذاب باشد.
شمارهٔ ۳۲
آن کو به تو بخشید چنین لطف و صباحت
آموخت مرا شاعری و رسم فصاحت
تا مردم چشمم صدف در تو بیند
چون آدم آبی شده در غوص و سباحت
هم چشمه خضری تو و هم جام سکندر
هم معدن حسنی تو هم کان ملاحت
هم مایه جادویی و هم سایه اعجاز
هم آفت آرامی و هم فتنه راحت
هم داروی دردی تو و هم محنت جان ها
هم مرهم زخمی تو و هم داغ جراحت
بسیار دل ما هوس بوس تو را کرد
نشنید جواب از لب لعلت به صراحت
با روی تو، کان جلوه ده صبح مصفاست
خورشید برون آمد و نشناخت قباحت
افسر، مکش از رنج طلب پای به دامن
کاین خسرو ما، صاحب جود است و سماحت
آموخت مرا شاعری و رسم فصاحت
تا مردم چشمم صدف در تو بیند
چون آدم آبی شده در غوص و سباحت
هم چشمه خضری تو و هم جام سکندر
هم معدن حسنی تو هم کان ملاحت
هم مایه جادویی و هم سایه اعجاز
هم آفت آرامی و هم فتنه راحت
هم داروی دردی تو و هم محنت جان ها
هم مرهم زخمی تو و هم داغ جراحت
بسیار دل ما هوس بوس تو را کرد
نشنید جواب از لب لعلت به صراحت
با روی تو، کان جلوه ده صبح مصفاست
خورشید برون آمد و نشناخت قباحت
افسر، مکش از رنج طلب پای به دامن
کاین خسرو ما، صاحب جود است و سماحت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.