هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، شراب، بوسه و زیبایی معشوق سخن میگوید. او از تشنگی عشق و نالههایش میگوید و از پادشاه حسن میخواهد که به درویشان توجه کند. شعر پر از تصاویر زیبا و استعارههای شاعرانه است.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها مانند شراب و بوسه ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح داشته باشند.
شمارهٔ ۴۱
عید است و مرا در طلب باده شتاب است
خورشید مرا ساغر و یاقوت شراب است
با بوسه لعلش نخورم باده گلگون،
کانجا که بود بوسه، بلی باده چو آب است
با چشمه حیوان لبش کوثر و تسنیم
ما تشنه لبان را همه رخشنده سراب است
ساقی تو گلابم چه زنی این همه بر رخ؟
ما را عرق آن گل رخسار، گلاب است
آن خطه حسن است که تعمیر شد از یار
واین کشور عشق است که از جور خراب است
ای پادشه حسن، که در کشور نازی،
دریاب، که دلجویی درویش ثواب است
دلدار به نالیدن افسر ندهد گوش
این ناله عشق است نه طنبور و رباب است
خورشید مرا ساغر و یاقوت شراب است
با بوسه لعلش نخورم باده گلگون،
کانجا که بود بوسه، بلی باده چو آب است
با چشمه حیوان لبش کوثر و تسنیم
ما تشنه لبان را همه رخشنده سراب است
ساقی تو گلابم چه زنی این همه بر رخ؟
ما را عرق آن گل رخسار، گلاب است
آن خطه حسن است که تعمیر شد از یار
واین کشور عشق است که از جور خراب است
ای پادشه حسن، که در کشور نازی،
دریاب، که دلجویی درویش ثواب است
دلدار به نالیدن افسر ندهد گوش
این ناله عشق است نه طنبور و رباب است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.