۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۶

مهر چهری که منور بصر کوکب از اوست
جلوه طرّه طلعت نه، که روز و شب از اوست

مطرب و ساقی از آن بی خود و مستند مدام،
که دف و بربط و نی، جام و می و مشرب از اوست

عضو، عضو وی اگر دل برباید چه عجب،
که کف و ساعد و ساق و زنخ و غبغب از اوست

جانم ار آتش و دل مجمر و تن عود چه باک،
که دل و جان و تن و سوزش و تاب و تب از اوست

گوش کن یک سبق از درس محبت، گرچه،
دفتر و درس و ادیب و کتب و مکتب از اوست

رخ و ابروی و خم و طرّه و خالش بنگر،
کافتاب و مه و نو سنبله و عقرب از اوست

خوش بود تاخت اگر اسب ستم بر افسر
که شهید ستم نعل سم مرکب از اوست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.