هوش مصنوعی: این شعر بهار و زیبایی‌های طبیعت را توصیف می‌کند و عشق و شادی را با فصل بهار پیوند می‌زند. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند چمن، سرو، نسترن و پرندگان، احساسات عاشقانه و شادمانه خود را بیان می‌کند.
رده سنی: همه سنین این شعر دارای مضامین عاشقانه و طبیعت‌گرایانه است که برای همه سنین قابل درک و لذت‌بردن است. هیچ محتوای نامناسب یا پیچیده‌ای برای گروه‌های سنی خاص وجود ندارد.

شمارهٔ ۵۸

نوبهار آمد و هرکس به هوای چمن است
نوبهار منی و روی تو بستان من است

حیوانی است که بی گلشن آن روی نکوی
خاطرش را هوس سبزه و میل چمن است

آدمی را که در این فصل بباید طربی
با رخ و قد تو حاجت چه به سرو و سمن است

دگر از فیض هوا، پیرهن استبرق
هرچه بینی به چمن، در بدن نسترن است

لیکن آن کاخ که باغ آمده در موسم گل
چمن و نسترنش، دلبر نازک بدن است

قمری و فاخته دانی که چه گوید بر سرو،
نسترن را به تن از حسرت قدت کفن است

چمن آراش نگه دارد از آسیب خزان،
باغ ما را، که انار لب و سیب ذقن است

طوطیانیم چو افسر، همه شیرین‌منطق
شکر ما لب جانانه شیرین‌سخن است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.