هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی رابطه عاشق و معشوق و وابستگی روحی و عاطفی شاعر به معشوق را توصیف می‌کند. شاعر از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد می‌کند که هم رهبر و هم رهزن است، و از اشک‌هایش به عنوان گوهرهای ارزشمند سخن می‌گوید. همچنین، او از تسلیم شدن در برابر معشوق و پذیرش هرگونه ننگ و عار به خاطر این عشق صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۵۷

حق انصاف عجب مملکتی مسکن ماست
پیر ما، پیرو ما، رهبر ما، رهزن ماست

ما در این شهر امیریم که از همت دوست
آفتاب فلکی، کودکی از برزن ماست

ما به بازار غمش، جوهریان عجبیم
اشک ما، گوهر ما، دیده ما، مخزن ماست

سنبل زلف تو شد خوشه ما، بی خرمن
واین عجب تر، که همان خوشه ما خرمن ماست

تا دل ما، هدف ناوک مژگان تو شد
نشتر چشم جهان بین فلک سوزن ماست

ما که با خاطر بدخواه به جنگ آمده‌ایم
عشق او مغفر ما، طرّه او جوشن ماست

ننگ ما، آن که به شیر فلک آریم نبرد
عار ما نیست، که زنجیر تو بر گردن ماست

هر شب اندر غم آن ماه، ز اشک انجم،
افسرا، روی سپهر است که چون دامن ماست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.