هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از معشوق به عنوان منبع حیات، نجاتبخش و حلکننده مشکلات یاد میکند. او زیبایی و جذابیت معشوق را ستایش کرده و از بیثباتی صبر و وعده در عشق شکایت میکند. در نهایت، معشوق را به عنوان تجلی ذات هستی توصیف میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۶
شمشیر تو چشمه حیات است
زنجیر تو حلقه نجات است
گیسوی دراز تاب دارت
سر رشته عمر ممکنات است
هر عقده از آن سیاه ساحر
حلاّل تمام مشکلات است
ما را ز چه تلخ کام دارد،
لعل تو که معدن نبات است
صبر من و وعده تو در عشق
افسوس، که هر دو بی ثبات است
ای آن که نظر به مات نبود
جان از نظر رخ تو مات است
رخساره دلربایش افسر،
مرآت جهان نمای ذات است
زنجیر تو حلقه نجات است
گیسوی دراز تاب دارت
سر رشته عمر ممکنات است
هر عقده از آن سیاه ساحر
حلاّل تمام مشکلات است
ما را ز چه تلخ کام دارد،
لعل تو که معدن نبات است
صبر من و وعده تو در عشق
افسوس، که هر دو بی ثبات است
ای آن که نظر به مات نبود
جان از نظر رخ تو مات است
رخساره دلربایش افسر،
مرآت جهان نمای ذات است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.