هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از شوق دیدار معشوق و توصیف حالات عاشق در فراق و وصال سخن می‌گوید. شاعر از نفحات روح‌بخش صبا، درد هجران، و شادی دیدار یار می‌سراید و تأکید می‌کند که عشق حقیقی فراتر از درمان و مرهم است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی پیچیده، درک این شعر را برای مخاطبان زیر 16 سال دشوار می‌سازد. همچنین، برخی مضامین مانند درد هجران و عشق جاودانه نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۹

با صبا نفحه جان از بر جانان آید
هر نفس ز آمدنش در تن ما جان آید

آن که ننشست و به اکراه برفت، اینک باز،
فرش راه طلبش، دیده یاران آید

مدعی قالب بی جان شده، کان جان جهان،
سوی ما مست و غزل خوان و خرامان آید

زهره نظاره کنان است که در مجلس انس،
دف زنان، رقص کنان، یار غزل خوان آید

مگر آن روح روان رفته به بستان کامروز،
بوی جان هر نفس از جانب بستان آید

یار پیمان شکنم نیست مگر مایه عمر،
عمر باز آید اگر بر سر پیمان آید

داغ هجر تو نه داغی، که پذیرد مرهم،
درد عشق تو، نه دردی که به درمان آید

افسرا، خاطر مجموع از این حلقه مجوی،
خاصه این لحظه، که با زلف پریشان آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.