هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و فریب سخن میگوید، توصیفی از معشوقی که با زیبایی و افسون خود دلها را میرباید و در نهایت باعث رنج و اندوه میشود. شاعر از نیروی جادویی معشوق در فریب و تسخیر دلها میگوید و چگونه او با موها و مژگانش مانند یک سردار فرمانروایی میکند.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و استعاری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و زبان شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد توسعه مییابد.
شمارهٔ ۹۲
زین سان که آن پیمانگسل، آغاز دستان میکند
آخر به خون دوستان، آلوده دستان میکند
هی خم به گیسو میدهد، هی چین به ابرو مینهد
هی دل به یغما میبرد، هی غارت جان میکند
از چین زلف چون زره، آن دم که بگشاید گره
شکل هزاران دایره، بر مه نمایان میکند
از نیروی سرپنجهاش، دلها سراسر رنجهاش
ویژه دلم، کآشفتهاش از زلف پیچان میکند
با آن که دل شد زآن او، سر سود بر فرمان او
با وی کند مژگان او، کاری که پیکان میکند
وه کز غرور دلبری وز غایت افسونگری
سرداری و سرلشکری با زلف و مژگان میکند
آخر به خون دوستان، آلوده دستان میکند
هی خم به گیسو میدهد، هی چین به ابرو مینهد
هی دل به یغما میبرد، هی غارت جان میکند
از چین زلف چون زره، آن دم که بگشاید گره
شکل هزاران دایره، بر مه نمایان میکند
از نیروی سرپنجهاش، دلها سراسر رنجهاش
ویژه دلم، کآشفتهاش از زلف پیچان میکند
با آن که دل شد زآن او، سر سود بر فرمان او
با وی کند مژگان او، کاری که پیکان میکند
وه کز غرور دلبری وز غایت افسونگری
سرداری و سرلشکری با زلف و مژگان میکند
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.