هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از ناتوانی در برابر معشوق و بیثمر بودن عشقش مینالد و هجران را دشوارتر از آنچه تصور میکرد، توصیف میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و رنجهای عشقی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۹۸
گفتم قرین به روحی و با جان مقابلی
وه، وه که نیست قابل وزین بیش قابلی
مهرت مرا نمود بدل جای و ای عجب
این مهر بین که جسته چنین مهر منزلی
کشتیم تخم مهر و بجز دانه های اشک
ما را نماند هیچ از آن کشته حاصلی
خواهی که رنجه گر نکند پنجه ای دلت
مپسند تا که رنجه کند پنجه ات دلی
افسر که هجر روی تواش سهل می نمود
دی گفت زاین بتر به جهان نیست مشکلی
وه، وه که نیست قابل وزین بیش قابلی
مهرت مرا نمود بدل جای و ای عجب
این مهر بین که جسته چنین مهر منزلی
کشتیم تخم مهر و بجز دانه های اشک
ما را نماند هیچ از آن کشته حاصلی
خواهی که رنجه گر نکند پنجه ای دلت
مپسند تا که رنجه کند پنجه ات دلی
افسر که هجر روی تواش سهل می نمود
دی گفت زاین بتر به جهان نیست مشکلی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.