۱۱۴ بار خوانده شده

بخش ۱۴ - صفت کبابی

دایم ز نظاره ی کبابی
دارد دل زارم این خرابی

یار از دل زار پر حسابست
اوراق کباب ازین کتابست

اشکم به شب سیاه هجران
چون اشک کباب دارد افغان

تا کی گردد دل ستم کش
از غم چو کباب تر در آتش

دارد خَلِش از جدایی او
چون سیخ کباب بر تنم مو

هر لاله که در بساط راغست
از رشک شدن سنگ داغست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۳ - صفت شانه تراشی
گوهر بعدی:بخش ۱۵ - صفت خبّاز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.