هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دیدن یک تخمه‌فروش و لب شور او یاد می‌کند و احساسات خود را بیان می‌دارد. او از دیدن روی آن فرشته، در آتش غم برشته شده و خود را مانند پوست تخمه‌ای می‌داند که افتاده است. دلش در تابه غم مانند تخمه‌ای خندان است و از کف دل خسته‌اش، مانند تخمه‌ای شکسته جسته است. او اشاره می‌کند که کسی که دو دست خالی دارد، همه عمر خاک‌مالی می‌کند و صد فکر از او در سر دارد، مانند تخمی که در پوست پنهان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی و اجتماعی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

بخش ۲۲ - صفت تخمه فروش

از تخمه فروش و آن لب شور
شد دیده ام آشیان زنبور

از دیدن روی آن فرشته
بر آتش غم شدم برشته

از دیدن آن نگار ساده
چون پوست ز تخمه ام فتاده

باشد دل این اسیر حیران
در تابه ی غم چو تخمه خندان

از کف دل این خراب خسته
جَسته است چو تخمه ی شکسته

بیند همه عمر خاک مالی
آنرا که بود دو دست خالی

صد فکر ازو مراست در سر
چون تخم که در کدوست مُضمر
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۱ - صفت نجّار
گوهر بعدی:بخش ۲۳ - صفت رنگرز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.