هوش مصنوعی:
شاعر از احساس گرمای تب و سردی لب در فراق معشوق سخن میگوید و مرگ را همدم خود در این شبهای دوری میداند. او از این وضعیت عجیب و دردناک ابراز شگفتی میکند.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی مانند عشق، فراق، رنج و مرگ است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا سنگین باشد.
رباعی شمارهٔ ۲۳
تا بشنیدم که گرمی از آتش تب
گرمی سوی دل بردم و سردی سوی لب
مرگست ندیمم از فراقت همه شب
تب با تو و مرگ با من این هست عجب
گرمی سوی دل بردم و سردی سوی لب
مرگست ندیمم از فراقت همه شب
تب با تو و مرگ با من این هست عجب
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.