هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از نبود وفاداری در دوستی‌ها شکایت دارد و بیان می‌کند که امروز حتی یاران قدیمی نیز به غریبان تبدیل شده‌اند. او از این که در زمان بیماری و نیاز، هیچ یک از دوستانش به یاری‌اش نیامده‌اند، اظهار ناراحتی می‌کند و به بی‌وفایی و کم‌مهری اطرافیان اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، موضوعاتی مانند بی‌وفایی و تنهایی نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی دارد.

شمارهٔ ۲۲

گر نیست به یاران ز وفا یار، مصاحب
غم نیست اگر نیست به اغیار، مصاحب

امروز مصاحب نبود یار به اغیار
کز عهد قدیمند گل و خار، مصاحب

اکنون ز منش عار بود آه کجا رفت
آن روز که بودیم من و یار، مصاحب

بیمار شدم صد ره و عیسی نفس من
یکبار نشد با من بیمار، مصاحب

بیزار شد از زاری من بلکه ز من هم
هر کس که دمی شد به من زار، مصاحب

کم لطف رفیق ار بتو باشد عجبی نیست
آن شوخ که دارد چو تو بسیار، مصاحب
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.