هوش مصنوعی: این شعر از درد و رنج‌های عشق و زندگی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که در دنیای عشق، خورد و خواب معنای دیگری دارد. شاعر از غم و درد به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی یاد می‌کند و به خواننده توصیه می‌کند که مانند یک مرد از دنیا بگذرد، چرا‌که دنیا هر روز با فردی نامرد در ارتباط است. همچنین، او از دفتر شعر دوستش تعریف می‌کند و می‌گوید هر صفحه‌اش از دیگری بهتر است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۴

بیمار درد را که دوا درد دیگر است
هر ساعتش ز درد رخ زرد دیگر است

در کشوری که عشق بود خورد و خواب نیست
ور نیز هست، خواب دگر خورد دیگر است

آنم که هر دمم به غم آباد جان و دل
از کاروان درد، رهاورد دیگر است

گر نیستش به غیر سر آشتی دگر
هر لحظه با منش ز چه ناورد دیگر است

مردانه بگذر از سر دنیا که این عجوز
هر روز در حباله ی نامرد دیگر است

دیدم تمام دفتر شعر ترا رفیق
هر فرد این کتاب به از فرد دیگر است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.