هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بی وفایی و جفای یار خود شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود وفاداری او، یارش به او جفا کرده و او را رنجانده است. همچنین، شاعر از این که یارش نه تنها درد و داغ او را تسکین نداده، بلکه او را از خود دور کرده است، اظهار ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاطفی عمیق و شکایت از بی وفایی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژه‌هایی مانند «جفا» و «رنج» نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۷۵

نه خود با من جفا آن بی وفا کرد
که با هرکس وفا کردم جفا کرد

کجا بیگانه با بیگانه این جور
کند کان آشنا با آشنا کرد

نبندد هیچ کس زین پس به او دل
به جان من بگویم گر چها کرد

به تیغ جور خونم بی گنه ریخت
نه شرم از خلق و نه خوف از خدا کرد

جفا بین کان طبیعت بی وفا چون
به درد و داغ خویشم مبتلا کرد

نه داغم را نمود از مرهمی به
نه دردم را به درمانی دوا کرد

جدا گردد رفیق از یار هر کس
من و یار مرا از هم جدا کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.