۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۵

مرا به باده کشی کاش آنکه عیب کند
رود به میکده تا سیر سر غیب کند

جوان کند می گلرنگ پیر را چه عجب
از آنکه توبه ز می در زمان شیب کند

به محفلی که تو ساقی شوی نمی دانم
که اجتناب ز صهبا چسان صهیب کند

به گلشنی که گریبان جامه باز کنی
ز انفعال تو گل سر فرو بجیب کند

رفیق، شک برد از دل شراب، اهل یقین
نباشد آنکه در این نکته شک و ریب کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.