هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوع عشق و رنج‌های ناشی از جفا و بی‌وفایی می‌پردازد. شاعر از درد دوری و بی‌قدری عشق خود می‌نالد و بیان می‌کند که با وجود همه جفاها، دل از معشوق برنمی‌دارد. همچنین، اشاره‌ای به فداکاری و ارزش نهادن به معشوق دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و رنج‌های عشق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۰۰

آن جفا پیشه که منعش ز جفا نتوان کرد
چه توان کرد که منع دل ما نتوان کرد

آن که در خیل نکویان نتوان یافت چو او
به جفائی که کند ترک وفا نتوان کرد

نتوان کرد جدائی ز تو اما چه علاج
که رقیبان ترا از تو جدا نتوان کرد

قیمت خون شهیدی چه بود غیر از هیچ
که ز بی قیمتیش هیچ بها نتوان کرد

خود که گفتت که چنان قطع نظر کن از ما
که به عمری نگهی جانب ما نتوان کرد

به جفا از تو محال است که بردارم دل
جان من ورنه ازین بیش جفا نتوان کرد

جان فدای تو اگر کرد عجب نیست رفیق
جان چه باشد که به راه تو فدا نتوان کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.