هوش مصنوعی: این شعر از حافظ است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از نگاه بد دیگران به معشوق شکایت دارد و از غرور و بی‌اعتنایی معشوق گلایه می‌کند. همچنین، شاعر به بی‌پناهی خود در برابر این عشق اشاره می‌کند و از ناتوانی در ابراز احساساتش می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و غم‌انگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات شعر نیاز به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری دارد.

شمارهٔ ۱۰۱

نه مهر، خوبی روی ترا نه مه دارد
خدا ز چشم بدت ای پسر نگه دارد

ترا ز ده نگذشته است سال و مهر رخت
هزار طعنه به ماه چهارده دارد

کجا روم چکنم حال دل کرا گویم
نه رند میکده نه شیخ خانقه دارد

نیاز و عجز من ناتوان چه خواهد کرد
باین غرور که آن ترک کج کله دارد

بطرف رخ منه آن زلف را چنین زنهار
که روز روشن عشاق را سیه دارد

بود به کیش تو گر دوستی گناه رفیق
یقین که از همه کس بیشتر گنه دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.