هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد عشق و ناکامی سخن می‌گوید. شاعر از دل‌درد و غم‌هایش می‌نالد و آرزوهای برآورده‌نشده‌اش را بیان می‌کند. او از امیدهای بی‌ثمر و ناامیدی‌هایش می‌گوید و در نهایت به تغافل و غفلت اشاره می‌کند که ممکن است به درد و آه بیشتری منجر شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عرفانی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰۲

مگر از سینه ی من دل برآید
از این دل ورنه غم مشکل برآید

برآید گر ز تن جان ز آرزویت
کیم این آرزو از دل برآید

به امید ثمر کشتم نهالی
چه دانستم که بی حاصل برآید

زید آزاد چون قمری در این باغ
که سرو از خاک پا در گل برآید

کجا سرو و کجا قد تو هیهات
ز گل آن روید این از دل برآید

تغافل کم کن از روزی حذر کن
که آهی از دل غافل برآید

به این یک جان که دارد در بدن چون
رفیق از خجلت قاتل برآید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.