۹۵ بار خوانده شده
عاشق یاری جفا بسیار میباید کشید
جور اغیار و جفای یار میباید کشید
تا میسر گرددت روزی مگر دیدار دوست
روزگاری حسرت دیدار مییابد کشید
زحمت اغیار میباید کشید از بهر یار
طالب گل را جفای خار میباید کشید
عاشقان را از برای عزت کم از حبیب
از رقیبان خواری بسیار میباید کشید
هر زمان بر چهره، خون دیده میباید فشاند
هردم از دل نالههای زار میباید کشید
قصه عشق و جنون خوش نیست در خلوت رفیق
رخت خود را بر سر بازار میباید کشید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جور اغیار و جفای یار میباید کشید
تا میسر گرددت روزی مگر دیدار دوست
روزگاری حسرت دیدار مییابد کشید
زحمت اغیار میباید کشید از بهر یار
طالب گل را جفای خار میباید کشید
عاشقان را از برای عزت کم از حبیب
از رقیبان خواری بسیار میباید کشید
هر زمان بر چهره، خون دیده میباید فشاند
هردم از دل نالههای زار میباید کشید
قصه عشق و جنون خوش نیست در خلوت رفیق
رخت خود را بر سر بازار میباید کشید
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.