هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دردها و رنج‌های عاطفی خود می‌گوید، از ضعف جسمانی و روحی شکایت دارد و از تأخیر در رسیدن به مرگ (به عنوان رهایی) اظهار ناراحتی می‌کند. او همچنین به تأثیر ناله‌هایش اشاره می‌کند و از عشق و جذابیت معشوق که همچون تیر و شمشیر به جانش می‌زنند، سخن می‌گوید. در ادامه، شاعر به مقایسه‌ای بین خود و معشوق می‌پردازد و در پایان به وضعیت جغرافیایی و اجتماعی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق، اشاره به مرگ و رنج‌های روحی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۲۱

نه ضعف تن ز جانم سیر دارد
غم آن نو جوانم پیر دارد

نوید کشتنم دی داد، امروز
نمی دانم چرا تاخیر دارد

چونی از خود تهی گشتم به دل‌ها
چونی زان ناله ام تاثیر دارد

به قصد جان من آن چشم و ابرو
یکی تیر و یکی شمشیر دارد

رخ ماه من و رخساره ی ماه
زمین تا آسمان توفیر دارد

کسی را کش تو میری کی به عالم
سر و برگ بت کشمیر دارد

رفیق آماده ی هند است اما
صفاهان خاک دامنگیر دارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.