هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق سوزان خود می‌گوید که هیچ کس دیگری در دلش جای نمی‌گیرد و از بخت بد خود شکایت می‌کند. همچنین، شاعر به مهارت‌های معشوق در جذب دل‌ها اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که رقیبان نمی‌توانند شیوه‌ی عشق را درک کنند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه‌ی عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌های ادبی و معنایی شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۱۲۵

هر که را یاد تو در دل نفسی می آید
کی دگر در دل او یاد کسی می آید

آه از آن آتش سوزان که چنین گرم عنان
از پی سوختن مشت خسی می آید

بخت بد بین که مرا می کشد آن مه کو را
کار صد خضر و مسیح از نفسی می آید

گر به یک شعبده بردی دل او نیست عجب
که چنین شعبده ها از تو بسی می آید

شیوه ی عشق ندانند رقیبان آری
کار پروانه کجا از مگسی می آید

یاد تو تا به دلم جای گرفته است رفیق
ناکسم گر به دلم یاد کسی می آید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.