هوش مصنوعی: این شعر به بیان درد و رنج عاشقانه می‌پردازد و از ناکامی‌ها، بی‌وفایی‌ها و جفاهای معشوق سخن می‌گوید. شاعر از این که معشوق با وجود همه خوبی‌ها، وفاداری نکرده و باعث رنجش شده است، شکایت دارد. همچنین، به ناامیدی و بی‌پاداشی عشق اشاره می‌کند و از این که حتی خواب وصال نیز آرامش‌بخش نبوده، گله می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و ناامیدانه‌ی شعر برای سنین پایین مناسب نیست.

شمارهٔ ۱۳۵

آنکه ما را شیوهٔ تعلیم جز یاری نداد
شیوهٔ یاری ترا تعلیم، پنداری نداد

داد درس دلبری بی مهر استادت ولی
بی مروت هرگزت تعلیم دلداری نداد

آنکه دادت این همه خوبی چه بد دید از جفا
کاین همه خوبی ترا داد و وفاداری نداد

جور کن کز بازوی پرزور و طبع پرغرور
ایزدت بهر چه اسباب جفاکاری نداد

از وفا زین بی وفایان کس وفاداری ندید
ورنه چون من هیچ کس داد جفاکاری نداد

کشت بخت من نگشت از گریه خرم گرچه آب
کشته ای را اینقدر آب ابر آزاری نداد

وصل او یک شب به خوابم دست داد اما رفیق
حاصل آن خواب عمری غیر بیداری نداد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.