هوش مصنوعی:
شاعر در این ابیات از عشق ناکام و درد فراق میگوید. او بیان میکند که دلبستگی به معشوق سهیقد و رعنا از جان و تنش جدا نمیشود، حتی اگر دیگران بتوانند از چنین عشقی بگذرند. شاعر از عمری که در راه عشق به هدر داده ابراز پشیمانی میکند و درد دوری را با وجود تلاش برای رهایی، همچنان در خود احساس میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۱۳۹
ز ما ترک سهیقدان رعنا برنمیآید
اگر از غیر برمیآید از ما برنمیآید
تنم شد خاک و در دل خارخار گلرخان باقی
گلم از گل برآمد خارم از پا برنمیآید
به ناکامی نمودم عمر صرف وی ندانستم
که برمیآید از وی کام من یا برنمیآید
مکن چندین تمنای محل وصل او ای دل
که این گوهر ز کان وین در ز دریا برنمیآید
رفیق از جسم برمیآیدم این جان غمپیشه
خلاصم میکند زین غصه اما برنمیآید
اگر از غیر برمیآید از ما برنمیآید
تنم شد خاک و در دل خارخار گلرخان باقی
گلم از گل برآمد خارم از پا برنمیآید
به ناکامی نمودم عمر صرف وی ندانستم
که برمیآید از وی کام من یا برنمیآید
مکن چندین تمنای محل وصل او ای دل
که این گوهر ز کان وین در ز دریا برنمیآید
رفیق از جسم برمیآیدم این جان غمپیشه
خلاصم میکند زین غصه اما برنمیآید
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.