هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از غم‌های عشق، زیبایی معشوق و ارزش والای او سخن می‌گوید. معشوق در این شعر با صفات فرشته‌گونه و حوری‌صفت توصیف شده و عشق به او به عنوان تنها راه نجات و آرامش قلب بیان شده است. شاعر همچنین از رهایی از تعلقات دنیوی و رسیدن به معنویت از طریق عشق حقیقی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۴۷

غمین عشق غم روزگار کم دارد
خود این غم آنکه ندارد هزار غم دارد

حریم دیر کنون فخر بر حرم دارد
که نازنین صنمی چون تو محترم دارد

کسی که چون تو حبیب مسیح دم دارد
طبیب اگر نکند چاره اش چه غم دارد

نشان آنکه رهش زد پریوشی اینست
که خنده گه بگه و گریه دم به دم دارد

جمال حور و کمال فرشته طرز پری
نگار من همه دارد، دگر چه کم دارد

کسی که با سگ کوی پریرخی شده رام
فراغت از پری و گلشن ارم دارد

درون سینه بتی دارم و نپندارم
که هیچ بتکده دیگر چنین صنم دارد

چگونه جان نسپارد ز رشک او عاشق
که زر ندارد و اغیار محتشم دارد

به قطع بادیه حاجت ندارد آن سالک
که از گذرگه دل راه بر حرم دارد

مگو که یار تو کم دارد آن و حسن رفیق
که دارد آن و ز آن نیز بیش هم دارد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.