هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق عمیق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از بدنامی در میان مردم به دلیل عشقش، تلخی هجران، و نبود آرامش در دلش شکایت دارد. همچنین، از تأثیرات منفی دوری از معشوق و مستی ناشی از عشق شبانه‌روزی می‌گوید. در نهایت، از خود می‌پرسد که پایان این عشق چه خواهد بود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده مانند عشق، رنج، و هجران است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۰۰

چنان ز عشق تو بدنام خلق ایامم
که کس ز ننگ بر کس نمی برد نامم

عجب ز شربت وصل تو گر شود شیرین
ز زهر هجر تو این سان که تلخ شد کامم

مجوی از دلم آرام دیگر ای همدم
که برده مهر دلارام از دل آرامم

زند به روز و شبم طعن تیرگی بی تو
کنی طلوع چو مه یک شب از لب بامم؟

ز یمن عشق شب و روز سرخوشم که پر است
ز خون دل قدحم و ز شراب غم جامم

ز رنج و غم دمی آسوده نیستم چو رفیق
به عشق این بود آغاز چیست انجامم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.